مجموعه میراث جهانی پاسارگاد مجموعهای از سازههای باستانی برجایمانده از دوران هخامنشی است که در شهرستان پاسارگاد در استان فارس جای گرفتهاست.
این مجموعه دربرگیرنده ساختمانهایی چون آرامگاه کوروش بزرگ، مسجد پاسارگاد، باغ پادشاهی پاسارگاد، کاخ دروازه، پل، کاخ بارعام، کاخ اختصاصی، دو کوشک، آبنماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه، ساختارهای دفاعی تل تخت، کاروانسرای مظفری، محوطهٔ مقدس و تنگه بلاغی است.
این مجموعه، پنجمین مجموعه ثبتشده در فهرست آثار میراث جهانی در ایران است که در نشست یونسکو که در تیرماه سال ۱۳۸۳ در چین برگزار شد به دلیل دارا بودن شاخصهای فراوان با صد در صد آرا در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید.۱
در سال ۵۲۹ پیش از میلاد کوروش به قبایل سکاها در آسیای مرکزی (شمال شرق ایران) حمله کرد و در جنگ با ماساگتها کشته شد. وی را در پاسارگاد دفن کردند
پاسارگادویرایش
پاسارگاد در دشتی بلند به بلندای ۱۹۰۰ متر از سطح دریا، در حصار کوهستان جای گرفته است. در سده هفتم قمری اتابکی از سلغریان پارس درنزدیک آرامگاه کورش بزرگ مسجدی ساخت که در آن از سنگ کاخها استفاده شدهبود. به مناسبت جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در سال ۱۹۷۱ این سنگها دوباره به جاهای اصلی خود بازگردانده شدند. کاخ محل سکونت بی تردید نشان از تاثیر و نقش معماری یونانی دارد. گویا هنگامی که کورش در سال ۵۴۵ پیش از میلاد سارد (پایتخت لیدی، شهری در غرب ترکیهٔ امروزی) را به تصرف درآورد به شدت تحت تاثیر بناهای مرمرین شاهان لیدی قرار گرفتهاست. چه بسا او همان زمان شماری از اساتید اهل لیدی را در پاسارگاد به کار گماشتهاست. در کاخ تناسب جذاب سنگهای مرمر تیره و روشن، مخصوصاً در پایهها، جلب نظر میکند. این سنگها از پیرامون سیوند آورده شدهاست.۳ دشت پاسارگاد در قسمت شمالی استان فارس و میان رشته کوه های زاگرس در فاصله130 کیلومتری شمال شیراز واقع شده است. میانگین ارتفاع دشت از سطح دریا 1850 متر است که وسعتی حدود 190 کیلومتر مربع را در بر می گیرد. اقلیم آن کوهستانی با تابستانهای معتدل و زمستانهای نسبتاً سرد است. قدمت منطقه پاسارگاد بر اساس پژوهش های باستان شناسی به دوره میانی پارینه سنگی می رسد. اما شاخص ترین دوره فرهنگی دشت پاسارگاد، دوره هخامنشی است. بر اساس مدارک و شواهد موجود نام پاسارگاد برای نخستین بار در دوره هخامنشی مطرح می شود که از لحاظ مکانی به دشتی اطلاق می شود که کوروش بزرگ به عنوان مرکز فرماندهی خود برگزید و در آن اقدام به ساخت بناها و کاخهایی نمود. مجموعه تاریخی- فرهنگی پاسارگاد شامل آرامگاه کوروش بزرگ، کاخ های دروازه، بارعام، اختصاصی و بنای برج سنگی(آتشکده)، دژ (تل تخت)، باغ شاهی ، پل و محوطه مقدس است. در دوره اسلامی به علت عظمت سنگهای بکار رفته در این مجموعه های این مکان، بناهایش را به سلیمان نبی نسبت داده اند و خود پاسارگاد هم بنام مشهد امالنبی یا مشهد مادر سلیمان معروف گشت.این مجموعه ارزشمند در 16 تیرماه 1383 به عنوان پنجمین اثر ایران در فهرست آثار جهانی (یونسکو) به ثبت رسید. ۴
نام پاسارگادویرایش
نام اصلی شهر پاسارگاد چیزی شبیه «پَسَرگَد» بوده و تلفظ امروزی نیز درست است و رابطهای میان این نام و «پارس» نیست.
نام پاسارگاد از اسم قبیلهٔ شاهان پارسی یعنی قبیله «پاسارگاد» گرفته شده که «آنان که گُرز گران میکشند» معنی میداده.۵
همچنین گفته شده که پاسارگاد ممکن است تغییر یافته پارسه گراد باشد که معنی آن شهر پارس است. گراد و گورد و گرد (مانند دستگرد) معنی شهر میدهد و در زبان پارسی و عربی بصورت کوره بکار میرود مانند کوره اردشیر و کوره دهات.۶هلوک اظهار داشته که ممکن است نام ایلامی این محل در اصل بدرکاتا بوده باشد.۷
سازندگان پاسارگادویرایش
مجسمه بالدار پاسارگاد، منسوب به کورش
از گواهیهایی که مورخان یونانی و رومی بر جای گذاردهاند، مشخص است که پاسارگاد را بیشتر ساخته و پرداخته کورش بزرگ می دانستهاند. این نظریه به چند دلیل دیگر استوارتر میشود. اول؛ آرامگاه کورش بزرگ که ساخته خود او بود، چنان ارتباطی از نظر طراحی نقشه و کاربرد نماپردازی در میان باغ بزرگ پاسارگاد با کاخهای دروازه، اختصاصی و بار نشان میدهد که مشخص میشود طراح همه یکی بوده و آن کاخها هم نتیجه سلیقه کورش بزرگ بودهاند. دوم کتیبه سه زبانه عیلامی, پارسی باستان و اکدی بر روی جرزها و درگاههای آن سه کاخ بیانگر آن است که آنها با کورش ارتباط داشتهاند. سوم، نوع معماری و به خصوص شیوهٔ سنگتراشی و بستهای پاسارگادی قدمتی هر چند کوتاه بر معماری تخت جمشیدی را که از آغاز دوره داریوش بزرگ شروع شد، نشان میدهد و بویژه در نقوش، که از سنتهای کشورهای مختلف گرفته شدهاند، ولی هنوز به طور ثابت ریخت ایرانی نگرفتهاند (آن چنان که در تخت جمشید مییابیم) حالتی آزمایشی و اولیه به خوبی نمایان است و آثار سنگ تراشان لودیهای و ایونیهای به ویژه در نوع تراش سنگها و ابزار و آلات سنگ تراشی و "نشانههای سنگ تراشان" پیداست. بنابراین شکی نمیتوان کرد که بناهای پاسارگاد با کورش بزرگ آغاز شدهاند و ارتباطی با کورش جوان ندارند (آن طور که فرانتس هاینریش وایسباخ تصور میکرد)..۸
پاسارگاد در کتب پس از اسلامویرایش
Emblem-important.svg
در درستی مطالب این بخش از مقاله اختلافنظر وجود دارد.
لطفاً به گفتگوهای صفحهٔ بحث مراجعه کنید.
در روایتهای اسلامی از مقدس و آسمانی بودن این جایگاه (پاسارگاد) سخن بسیار رفته استنیازمند منبعاز جمله در کتابهای زیر:
مسالک و ممالک (اصطخری به سال ۳۲۰ هجری) صفحههای ۱۰۹ و ۱۴۱
حدود العالم من المشرق الی المغرب (نوشته شده به سال ۳۷۲ هجری) صفحه ۱۳۱
اشکال العالم (ابوالقاسم جیهانی به سال ۳۶۷ هجری) صفحههای ۱۱۳ و ۱۲۳
نزهتالقلوب (حمداله مستوفی به سال ۷۴۰ هجری) صفحه ۱۷۸
آب رودخانه پلوار نیز همیشه آبی مقدس و شفابخش به شمار میآمد.نیازمند منبع۹
پیشینهویرایش
سرزمین پارس زادگاه هخامنشیان بودهاست. خاندان پارس، که به رهبری کوروش دوم (که از ۵۲۹ تا ۵۵۹ پیش از میلاد سلطنت نمود) در سال ۵۵۰ پیش از میلاد، بر مادها پیروز شدند. بر پایهٔ سنت، کوروش دوم این منطقه را به پایتختی انتخاب کرد، زیرا در نزدیکی منطقهای بود که بر ایشتوویگو پادشاه ماد پیروز شد. این اولین پیروزی، پیروزیهای دیگری چون چیرگی بر لیدی، بابل نو، و مصر را به دنبال داشت. امپراتوری هخامنشی سپس به دست پسر او کمبوجیه (۵۲۲ تا ۵۲۹ پیش از میلاد) و داریوش اول (۴۸۶ تا ۵۲۱ پیش از میلاد) استوار و گسترش یافت. از کوروش در عهد عتیق به عنوان آزادیدهندهٔ بابل و کسی که یهودها را از تبعید بازگردانده یاد شدهاست.
در ۷۰ کیلومتری جنوب پاسارگاد، داریوش بزرگ پایتخت نمادین خود شهر پارسه (شاعری یونانی این شهر را پرس پلیس نام نهاد) را بنیان نهاد. تا هنگامی که اسکندر از مقدونیه در سال ۳۳۰ پیش از میلاد امپراتوری هخامنشی را شکست داد، پاسارگاد یک مرکز مهم سلسلهای برجای ماند.
در دورههای پسین، از تل تخت همچنان بهعنوان یک دژ بهرهبرداری میشد، حال آن که کاخها رها شده و از مصالح آن دوباره استفاده شد. از سدهٔ هفتم به بعد، آرامگاه کوروش به نام آرامگاه مادر سلیمان خوانده میشد، و به یک مکان زیارتی تبدیل شد. در سدهٔ دهم یک مسجد کوچک در گرد آن ساخته شد، که تا سدهٔ چهاردهم از آن استفاده میشد. این محوطه توسط مسافرین طی سدهها بازدید شده، که باعث از دست رفتن تدریجی اجزا گوناگون آن گشتهاست.
طبق نوشتههای هرودوت، هخامنشیان از طایفهٔ پاسارگادیان بودهاند که در پارس اقامت داشتهاند و سر سلسلهٔ آنها هخامنش بودهاست. نامدارترین سرکرده اتحادیه قبائل پارس در نیمه قرن ۷ پ م چیش پیش دوم است که تا سال ۶۴۰پ م ریاست قبائل پارس را در دست داشت. او چیش پیش پور کوروش پور کمبوجیه پور چیش پیش پور هخامنش بود، که همهشان سرکردگان قبائل پارس بودند. اگر برای هر کدام از اینها حدود ۴۰ سال در نظر بگیریم، میتوان گفت که در زمانی که پارسها در منطقهٔ پارسوای یادشده در سند آشوری (یعنی سال ۸۳۴ پ م) اقامت داشتهاند، ریاستشان در دست هخامنش بودهاست.
هخامنشیان نام دودمانی پادشاهی در ایران پیش از اسلام است. پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» میرساندند که سرکرده طایفهٔ پاسارگاد از طایفههای پارسیان بودهاست. هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس آنشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد ساخت و سپس فتح لیدیه و بابل پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از اینرو کوروش بزرگ را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی میدانند.
به قدرت رسیدن پارسیها و دودمان هخامنشی (۵۵۰-۳۳۰ قبل از میلاد) یکی از رویدادهای برجسته تاریخ باستان است. اینان دولتی بنیانگذاری کردند که جهان باستان را به استثنای دو سوم یونان زیر چیرگی خود در آوردند. شاهنشاهی هخامنشی را نخستین امپراتوری تاریخ جهان میدانند. ارزشمندترین سنگ نوشتهٔ هخامنشی از دیدگاه تاریخی و نیز بلندترین آنها، سنگ نبشتهٔ بیستون بر دیواره کوه بیستون است. سنگ نوشتهٔ بیستون بسیاری از رویدادها و کارهای داریوش اول را در نخستین سالهای فرمانروایی اش که سخت ترین سالهای فرمانروایی وی نیز بود، به طور موشکافانه روایت میکند. این سنگ نوشته عناصر تاریخی کافی برای بازسازی تاریخ هخامنشیان را داراست و همچنین در سایت مذکور دربارهٔ شخصیت کوروش هخامنشی آمدهاست که: همهٔ نشانهها بیانگر آنست که هدف کوروش از جنگ و کشور گشایی ایجاد یک جامعهٔ جهانی بر پایه امنیت و آرامش و دور از جنگ و ویرانگری بودهاست. کوروش در لشکرکشیها و پیروزیهایش با کشورهای مغلوب در نهایت بزرگواری رفتار کرد و عناصر حکومتی پیشین را مورد بخشایش قرار داده در مقامهایشان ابقا کرده مطیع و منقاد خویش ساخت. کوروش بزرگ با ایمان استواری که به اهورامزدا داشت جهانگشایی را به هدف برقرار کردن آشتی و امنیت و عدالت و از میان بردن ستم و ناراستی انجام میداد و در فتوحاتش به حدی نسبت به اقوام مغلوب بزرگمنشی و مهر و عطوفت نشان دادهبود که داستان رأفتش به همه جا رسیده بود.
شایان ذکر است که پاسارگاد نام یک آثار باستانی مشهور در منطقه بوده که مورد علاقه و توجه جهانیان بویژه علاقهمندان به میراث ملل میباشد، بر این مبنا استانداری و وزارت کشور بعد از تصمیم به ایجاد شهرستان در آن منطقه و برای برجسته نمودن و زنده نگه داشتن نام و یاد پاسارگاد در سطح ایران و جهان ترجیح داد نام پاسارگاد را بر شهرستان جدیدالتأسیس قرار دهد»از طرف دیگر بانیان احداث مجموعهٔ پاسارگاد، دولت هخامنشی بودهاست که مسئولین محترم وزارت کشور و استانداری با تأسیس بخش هخامنش در برجستهتر نمودن آثار کوروش هخامنشی تلاش مضاعفی از خود نشان دادهاست چرا که فرزندان هخامنش پس از کسب قدرت و تشکیل دولت مستقل نام دولت را به احترام رئیس قبائل پارس به نام هخامنش نامگذاری کردهاند و این امر نشان دهندهٔ احترام و جایگاه بلند هخامنش در بین قبائل پارس بودهاست که مسئولین محترم وزارت کشور و استانداری فارس با نکته سنجی و ظرافت تمام این مسئله را مورد توجه قرار دادهاند.
ویژگیها∗ویرایش
شهر باستانی پاسارگاد نخستین پایتخت شاهنشاهی هخامنشی در قلب استان فارس، در دشت رودخانه پُلوار قرار دارد. نام شهر «اردوگاه پارس» دلالت از موقعیت مکانی شهر دارد. شهر توسط کوروش بزرگ (کوروش دوم) در سدهٔ ششم قبل از میلاد ساخته شد. محوطهٔ اصلی (۱۶۰ هکتار، حدوداً ۲٫۷×۰٫۸ کیلومتر) توسط یک منطقهٔ طبیعی بزرگ احاطه و محافظت شدهاست (حدوداً ۷۱۲۷ هکتار). محوطهٔ اصلی شامل این بناهای تاریخی است:
آرامگاه کورش بزرگ در جنوب؛
تل تخت (یا «تخت سلیمان»؛ سریر پادشاهی سلیمان) و استحکامات، واقع بر یک تپه در شمال محوطهٔ اصلی؛
مجموعهٔ سلطنتی در مرکز محوطهٔ اصلی، شامل بقایای: ساختمان دروازه (دروازه آر)، تالار عمومی (کاخ S)، قصرمسکونی (کاخ P)، و باغ سلطنتی (چهار باغ).
در منطقهٔ شرق یک بنای کوچک قرار دارد(۱۶×۱۶ متر) که یک پُل تشخیص داده شدهاست. در شمال مجموعهٔ سلطنتی زندان سلیمان قرار دارد، یک برج سنگی، باحدوداً ۱۴ متر ارتفاع. تاریخ ساخت این بنا مشخص نیست.
محوطهٔ اصلی شامل منطقهٔ حفاریشدهاست، اما پایتخت باستانی منطقهای بسیار وسیعتر از این منطقه بوده و هنوز حفاری نشدهاست. در محوطهٔ حفاظتی اطراف، باقیماندههای دیگری نیز هستند: محدودهٔ مقدس (حدوداً ۵۵۰-۵۳۰ پیش از میلاد)، و محوطههای تل نوخودی، تل خاری، تل سه آسیاب، دوتلان، که برخی از اینها متعلق به ماقبل تاریخ هستند، همینطور مدرسه یا کاروانسرا (سده ۱۴ میلادی). در محوطهٔ حفاظتی همچنین پنج روستا وجود دارند که کشاورزان در آنها ساکنند.
آب و هوای اقلیمی منطقة پاسارگادویرایش
منطقة پاسارگاد از نظر آب هوایی دارای اقلیم نیمه خشک است. از پر بارانترین ماههای سال، آذر ، دی، بهمن و کم بارانترین ماهها، خرداد، تیر و شهریور ماه می باشند . متوسط بارندگی نوزده سالة این ایستگاه 1/348 میلی متر برآورد شده است . میانگین دمای منطقه طی دوره پانزده ساله، 5/12 درجة سانتیگراد بوده که حداکثر مطلق دما 42 درجه و مربوط به تیر ماه 1377 و حداقل مطلق، 22 درجة سانتیگراد و مربوط به دیماه 1374 می باشد. میانگین تبخیر، طی دوره هفده ساله 1830 میلی متر برآورد شده که حداکثر آن 2082 میلی متر، در سال ( 66 – 65 ) و حداقل آن 1489 میلی متر و مربوط به سال 71 - 70 می باشد. منطقة پاسارگاد بـه خاطر داشتن آب و هوای نیمه خشک، در طول سال دارای میزان بارندگی متوسطی است. جهت وزش باد در منطقه از جنوب غربی به شمال شرقی بوده و معمولاً تبادل هوای سرد و گرم که باعث به وجود آمدن باد می گردد از طریق تنگ بلاغی که در قسمت جنوب غربی منطقه واقع شده است صورت می گیرد.۱۰
آرامگاه کوروشویرایش
نوشتار اصلی آرامگاه کورش بزرگ
آرامگاه کوروش بزرگ در دوره قاجار
آرامگاه کوروش بزرگ
برجسته ترین بخش مجموعهٔ پاسارگاد، بنای آرامگاه کورش بزرگ است که پیشتر مشهور به «مشهد مادر سلیمان» بود. در سال ۱۸۲۰ پس از پژوهشهای باستانشناسی، هویت اصلی بنا به عنوان آرامگاه کوروش بزرگ مشخص شدهاست و چون گوهری در میان دشت خودنمایی میکند. این آرامگاه نزدیک ۵۳۰ تا ۵۴۰ پیش از میلاد از سنگ آهکی به رنگ سفید ساخته شدهاست. بنای آرامگاه میان باغهای سلطنتی قرار داشته و از سنگهای بزرگ، که درازای پارهای از آنها به هفت متر میرسد، ساخته شدهاست.
تخته سنگهای آرامگاه با بستهای فلزی معروف به بست دم چلچلهای، به هم پیوسته بوده، که بعدها آنها را کنده و بردهاند و اکنون جایشان به صورت حفرههایی دیده میشود که بیشترشان را بازسازی کردهاند.
بنای آرامگاه دو بخش شناخته شده دارد:
سکویی ۶ پلهای که قاعده آن مربع مستطیلی به وسعت ۱۶۵ متر مربع است.
یک چهاردیواری کوچک به وسعت ۵/۷ متر مربع که سقف شیب بامی دارد و ضخامت دیوارهایش به ۵/۱ متر میرسد.
پایه بنا (۱۳٫۳۵×۱۲٫۳۰ متر) از شش لایه پلکانی ساخته شدهاست، که از آنها نخستین به بلندی ۱۷۰ سانتیمتر، دومی و سومی ۱۰۴ سانتیمتر، و سه عدد واپسین ۵۷٫۵ سانتیمتر هستند. بلندای کلی بنا در حدود ۱۱ متر است. در ورودی آرامگاه در سمت شمال غربی قرار داشته و ۷۵ سانتیمتر پهنای آن است. این درگاه کوتاه نیز دارای دو در سنگی بوده که از بین رفتهاست.
خزانهٔ آرامگاه، در بالاترین نقطه، ریخت یک خانهٔ شیروانی ساده با یک ورودی کوچک در غرب را دارد. نزدیک به صد سال پیش باور بر این بود که این بنا آرامگاه مادر سلیمان باشد و در دورهٔ اتابکان در زمان آل بویه با استفاده از ستونهای برجای مانده از کاخهای باستانی مسجدی با نام «مسجد اتابکی» در گرد آن ساخته و یک محراب کوچک در خزانهٔ آرامگاه کندهکاری شد. در دههٔ ۱۹۷۰ بقایای مسجد پاکسازی شده و تکههای تاریخی به نزدیکی مکانهای اصلیشان بازگردانده شدند.
پس از کشته شدن کوروش در جنگ با سکاها یا ایرانیان شمالی، جسد وی را مومیایی کرده و درون تختی از زر نهاده و اشیای ارزشمند پادشاهی و جنگی او را در کنار وی گذارده بودند. به گزارش باستان نگاران زمان اسکندر، وقتی اسکندر به پاسارگاد آمد و ازآرمگاه کوروش که در میان باغی بزرگ قرار داشت دیدن کرد به آریستوبولوس دستور داد درون مقبره را تزیین کند. آریستوبولوس در درون مقبره تابوتی زرین، یک میز و تعدادی ظروف زرین و سلاحهای گرانقیمت و لباسهای شخص کوروش و کلیه جواهراتی را که زمانی به دست میکرد یا به خود میآویخت مشاهده کرد. این آرامگاه در آن زمان توسط شماری مغ محافظت میشود اما در زمان اسکندر مورد دستبرد قرارگرفت و کلیه اشیاء گرانقیمتش به سرقت رفت.۱۱
بویس تفاوتهای میان آیین خاکسپاری در بین هخامنشیان و مغها و زرتشتیان بعد را چنین توضیح میدهد: فرمانروایان همهٔ خاندانهای سلطنتی پس از مرگ به خاک سپرده میشدند، اما کوروش، که رویهای نو آورد، در آیین رایج اقدامی موافق و جدی انجام داد؛ او مقبرهٔ خود را به نحوی ساخت که هیچ گونه آلودگی نتواند از بدن مومیایی شدهٔ او به موجودات پاک برسد.۱۲
در شیب سقف آرامگاه دو سوراخ بزرگ وجود دارد که برای سبک کردن سنگها و کم کردن از بار سقف ایجاد شدهاست و برخی ندانسته، جای نگهداری کالبد کوروش و همسر وی دانستهاند.
آرامگاه کوروش در همه دوره هخامنشی سپند (مقدس) به شمار میآمده این امر باعث گردیده که در دوران اسلامی هم این تقدس حفظ شود، اما تعبیر اصلی بنا دیگر مشخص نبودهاست و از سوی دیگر مردم هم ساختن بناهای با عظمت سنگی را خارج از قوه بشری میدانستهاند و به حضرت سلیمان که دیوان را برای کارهای دشوار در خدمت داشتهاست، نسبت میدادهاند. به همین جهت آرامگاه کوروش را هم از بناهای آن حضرت میشمردند و آن را به مادر او نسبت میدادند و «مشهد مادر سلیمان» میخواندند.
اسکناسهای سبز رنگ پنجاه ریالی ایران از سال ۱۳۵۲ خورشیدی تا ۱۳۵۷ با نقشی از پاسارگاد چاپ و نشر میشد.
این بنا آرامگاه نخستین منادی آزادی و حقوق بشر، کوروش بزرگ است که همانند گوهری در میان دشت پاسارگاد خود نمایی می کند. کوروش بزرگ به سال 599 پیش از میلاد در سرزمین پارس به دنیا آمد. پدرش کمبوجیه یکم از شاهان محلی پارس و مادرش ماندانا دختر آستیاک آخرین پادشاه ماد بود. کوروش در سال 550 پیش از میلاد امپراتوری هخامنشی را پایه گذاری کرد. قلمرو این امپراتوری در اوج قدرت خود از مشرق تا کرانه های رود سند و از مغرب تا یونان و مصر گسترده بود. در سال 538 پ م کوروش، بابل را فتح کرد و در این اینجا بود که بیانیه حقوق بشر خود را به صورت استوانه¬ای گلین تدوین نمود و فرمان آزادی و برابری را صادر کرد. وی پس از سالها تلاش جهت توسعه و پیشرفت کشور و برقراری صلح و امنیت در سال 529 پیش از میلاد چشم از جهان فرو بست و پیکرش در این بنا آرام گرفت. آرامگاه در گذشته میان باغ های سلطنتی قرار داشته که از هر سوی دشت نمایان بوده است. این بنا در عین سادگی بسیار زیبا و چشم گیر است و در زمان حیات کوروش بزرگ به دستور وی ساخته شده است. بنای آرامگاه با تکنیک و مهندسی دقیق اجرا شده به گونه ای که پس از گذشت 25 قرن هنوز استوار و پابرجاست. مساحت آرامگاه 156 متر مربع و ارتفاع آن نزدیک 11 متر است. سنگ هایی که در ساخت بنا به کار رفته از نوع سنگ سفید مرمر نماست که از کوه سیوند در فاصله 30 کیلومتری جنوب غرب پاسارگاد استخراج شده و به این مکان انتقال یافته است. مهندسان و سنگ تراشان هخامنشی با دقت و شیوه ای خاص سنگها را روی هم قرار داده، به گونه ای که از هیچ نوع ملاتی در ساخت آرامگاه استفاده نشده و تنها از بستهای فلزی(آهن و سرب) جهت وصل کردن بلوکهای سنگی به یکدیگر استفاده شده است. آرامگاه در هفت طبقه اجرا شده که برگرفته از عدد مقدس هفت در میان ایرانیان است. ساختار کلی آرامگاه از دو قسمت تشکیل شده، قسمت نخست به صورت سکویی شش پله ای پایه و اساس بنا است که ریشه در بناهای آئینی همانند معبد ایلامی چغازنبیل دارد. قسمت دوم که به صورت اتاقکی با سقف شیب دار روی قسمت نخست اجرا شده، یادآور سنتهای معماری مهاجران آریایی است. ابعاد اتاقک آرامگاه 17/3 متر در 11/2 متر به ارتفاع 10/2 است. این اتاقک در واقع محل نگهداری کالبد کوروش بوده که پس از مرگ، پیکرش را دورن تابوتی زرین قرار داده، به همراه وسایل شخصی از جمله ردا و جنگ افزارش در اتاقک آرامگاه قرار داده اند. زیر سقف شیبدار آرامگاه دو حفره بزرگ وجود دارد که برای سبک کردن وزن سنگ ها و کم کردن بار وارده به اتاقک ایجاد شده است. بنا به گفته مورخانی که پس از سقوط امپراتوری هخامنشی به دست اسکندر مقدونی همراه وی به پاسارگاد آمدند بر دیواره آرامگاه نوشته ای وجود داشته به این مضمون " ای انسان، هر که هستی و از هر کجا که بیایی، زیرا می دانم که خواهی آمد، منم کوروش، پادشاه هخامنشی که این امپراطوری گسترده را برای پارسیان به یادگار گذاشته ام، که اکنون به این مقدار اندک از سرزمین بزرگ کشورم بسنده کرده ام بر گور من رشک مبر و بر ویران کردنش دل خوش مدار که تو نیز بر گور خود چنین نگاری، هرگاه فرمانبردار اهورامزدا باشی " این متن اکنون وجود ندارد و به احتمال زیاد روی یک پلاک سنگی نوشته شده و بر دیواره آرامگاه نصب گردیده که در گذشته های بسیار دور از محل خود برداشته شده است. آرامگاه کوروش در همه دوره ها مقدس و محترم بوده است. پادشاهان هخامنشی مراسم تاجگذاری خود را در این مکان انجام می داده اند. این تقدس پس از دوره هخامنشی و با از یاد بردن نام و جایگاه پاسارگاد کم رنگ شد تا اینکه در دوره اسلامی به گونه ای دیگر احترام و تقدس خود را باز یافت. در دوره اسلامی به دلیل اینکه اسناد و مدارکی از هویت اصلی آرامگاه وجود نداشت این بنا را به آرامگاه مادر سلیمان نسبت دادند. مردم بر اساس اعتقادات خود ساختن بناهای بزرگ سنگی همانند آرامگاه کوروش را خارج از قوه بشری می دانسته و ساخت آنها را به حضرت سلیمان که دیوان را برای کارهای دشوار در خدمت داشته است، نسبت می داده اند. به همین جهت آرامگاه کوروش را هم از بناهای آن حضرت می شمردند و آنرا به مادر او نسبت داده و «مشهد مادرسلیمان» می خواندند. در دوران اتابکان فارس که پاسارگاد و تخت جمشید اهمیتی دوباره یافت و حتی پارس و ایران هم «ملک سلیمان» خوانده شد، با استفاده از ستون ها و سنگ های کاخ ها، مسجد جامعی پیرامون آرامگاه ساخته و محرابی نیز بر دیواره جنوبی اتاق آرامگاه حجاری شد. در سال 1350 خورشیدی، پس از مطالعه و بررسی، سنگ ها به جای اصلی خود منتقل شدند. از سال 1820 میلادی با کشف و خوانده شدن خطوط میخی و مطالعه اسناد و مدارک، هویت اصلی بنا به عنوان آرامگاه کوروش مشخص گردید. این بنا به همراه دیگر بناهای مجموعه پاسارگاد در تیرماه 1383 در فهرست میراث جهانی جای گرفت.
